دختری از جنس باد
جیگر کوچولو

هی خوب گوش کن از من به تو نصیحت :

مراقب باش به اشتباهات کوچکیت.

اشتباهاتی که هرگز فکرش را نمیکنی

که در اینده ممکن است بزرگترین نقطه ضعفت باشد.

اشتباهاتی که در اینده ایی نزدیک تورا زمین میزند

و تو را له میکنند.

و اون وقت است که میگویی:

کاشکی هرگز این اشتباه را نمیکردم .

و وقتی پیش دیگران از تجربه های خود حرف میزنی ,

همین حرف مرا تکرار میکنی

و میگویی این اشتباه کوچک بزرگترین اشتباهم شد


برچسب‌ها:
پنج شنبه 23 بهمن 1393برچسب:, | 14:40 | jigar kocholoo |

همه فقط میگویند ترک کن.

نمیدانند من اگر خیال تورا ترک کنم,

تَرَک میخورم


برچسب‌ها:
پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, | 19:47 | jigar kocholoo |


گاه بغض هایت گلویت را به دار می کشد.

تمام احساست را زیر سوال می برد و به همه چیز شک میکنی؛

حتی به ماندنت

 


برچسب‌ها:
پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, | 19:36 | jigar kocholoo |

 

بچه که بودم,

قیامت را از ترس تمام شدن خوشی هایم دوست نداشتم.

بزرگ شدم؛

گفتی دیدار به قیامت.

حالا هرروز به امید قیامت از خواب بیدار میشوم.

 


برچسب‌ها:
پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, | 19:32 | jigar kocholoo |

وقتی دلتنگت بودم جلوی پنجره کز کرده بودی 

و به بارون نگاه میکردی.

جرأت این رو هم ازم گرفته بودی که دستات رو بگیرم ونوازششون کنم.

گفتی همه چی تموم شد

ولی هنوز چیزی شروع نشده بود.

گفتی ازم دلسرد شدی

ولی من همونم که آرزوش رو داشتی.

گفتی برو.

گفتم خدافظ


برچسب‌ها:
پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, | 19:24 | jigar kocholoo |

 

من با دلخوری: چرا اینجوریش کردی؟؟ امانت بود دستت.

تو با خونسردی: به دردم نمیخورد.

_ به دردت نمی خورد باید...(بغض)! _ میدونی چقدر گناه داره؟؟

_ هه چقدر؟؟

_ اندازه کشتن یه آدم.

تو, کلافه: ای بابا... جمع کن این خرده دل رو تا رد شم.

زانو میزنم. شکسته های دلم را برمی دارم و ساکت رفتنت را نگاه میکنم . حیف! من دلکش بالفطره نیستم


برچسب‌ها:
پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, | 18:59 | jigar kocholoo |

   

عزیزم, به پای درد و دل های من نشین.

تو از درد پر میشوی

ولی من از درد خالی نمیشوم.

 


برچسب‌ها:
پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, | 18:37 | jigar kocholoo |

چشمهایت بی اجازه اسیر چشم هایم شده بود. 

یادت می آید روزی که از پیشم میرفتی گفتی که برنمیگردی؟؟؟

آره خب, سر حرفت ماندی.

رفته ای ولی انتظار دیوانه ام میکند.

حالا فرسنگ ها از هم دور شده ایم.

بی وفا, دیگر دستهایت را به دیگری می دهی؟؟

ای کاش او مثل تو بی وفا نباشد.


برچسب‌ها:
سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:, | 22:59 | jigar kocholoo |

هروقت سعی میکنی جدی باشی,

خندت میگیره

و همه اش مجبوری توضیح بدی که داری جدی حرف میزنی

اما نمیدونی چرا میخندی.

از اون خنده دارتر این که اصلا جدی بودن بهت نمیاد؛

اما من برعکس,

هروقت سعی میکنم جدی باشم ترسناک میشم

و اینقدر ناشیانه تورو با انتخاب های محدودی که دارم آشنا میکنم

که همیشه ازت جواب عکس میگیرم.

نمیدونم چرا باید با تو همیشه از اول شروع کرد !

پس کی میخوای تمومش کنی؟؟

حرف از تمام عمره,

شوخی که نیست. 

 


برچسب‌ها:
سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:, | 22:35 | jigar kocholoo |

بیا و عاشقم باش... می شود؟؟؟

می شود دلیل خنده هایم باشید؟؟؟

می شود سراسیمه به سراغم بیایی و بعد بگویی:

خانم می شود برایتان بمیرم؟؟؟

و من بگویم:

ببخشید آقا نمی شود ...!

ناامیدی را در چشمانت ببینم...

دستم را به پشت قفل کنم و بگویم:

آخه شما باید زندگی من باشید می شود شیطنت هایم را بفهمید؟؟؟

می شود باشی و بیخیال نبودن ها شوی؟؟؟

می شود نفسم باشید آقا؟؟


برچسب‌ها:
سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:, | 21:59 | jigar kocholoo |

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد